سایش روی خط زندگی
پارت چهار
پارت سوم
پارت دوم
قسمت اول
۱)یه چیزی که تموم شده،یعنی تموم شده
۲)پرتاب کردن شی به سمت دختر نشانه رفاقت نیست
۳)همیشه اون چیزی که میخوای نمیشه
۴)امیدوارم مهنا موفق باشی و شیرین باشه زندگیت..میدونم نمیبخشی و از باهات بودن لذت بردم..قول میدم مزاحمت نباشم و اگه روزی مشکلی داشتی بیا پیشم،من همچی ادمی نیستم بترسی ازم...میدونم داغون کردم خودمو
خداحافظ رفیقم
دیگه نمیتونم تو چشماش نگاه کنم...
پیش کی رفت وقتی اشک چشمانش سرازیر میشد...
گاهی واقعاً غیرقابل پیش بینی میشم،خر ترین کار ممکنه رو انجام میدم و خودم میمونم توش..این از بچگی توم هست و احتمالا خواهد بود..
میدونم چقدر احمقانه بود،چقدر ترسوندمت...
ولی دعا میکنم یه لحظه هم جای من نباشی که درد رو بفهمی..
دردها کشیدم تونستم یه دوستی خوب باهات داشته باشم که یهو ثمرش این شد...برا هیچ تلاش کردم..از پرتگاه پرتاب شدم..کاش اون بیست و چهار ساعت رو میتونستم حذف کنم...ولی تحمل میکنم..چون برگشتی نمیبینم دیگه توش
بدون دلم برات تنگ شده و تنها راهم تو خودم جمع شدنه بغض کردنه گاهی میخوام پیامی بدم ولی ترجیح میدم اروم باشی و راحتتر فراموش کامل کنی منو
پارت اول
میدونم باز میایی و می ایم..دوستی به همیناشه،همیشه خوب نمیشه همیشه صد باشیم..من رابطه نخواسته بودم،احساس میکنم رفیقم چند سالمو دیگه نمیبینم..
کاش تو هم دلت میومد بگی بهم دیگه نمیخوام ببینمت و برو دیگه
خب چرا بهم نمیگه برو گمشو:/
جدا الان حرص میخورم چرا اونموقعی که فحش کش شده بودم،همونردز بخشیدمش..
خب نتیجه تو فقط زاپاس بودی و مرحم تنهاییاش،دیگه نیازی نداره
حالا کون خودمو پاره کنم که چی وقتی تموم شدست براش..میشناسیش که کوتاه نمیاد
ولی خوشحالم بودم با تموم وجودم،خواستیم با اون گریه هایت
فقط امیدوارم گند نزنم دیگه..به این قهرا هم خیلی عادت کردم،قطعا میگی به خودت طرف اوسکله:)
بوس